- اول باید مفهوم نرخ پرش را درست درک کنیم.
- بعد درباره تاثیر آن روی سئو (SEO) صحبت میکنیم.
- در آخر هم راهکارهایی برای کاهش بانس ریت آموزش میدهیم.
معنی Bounce Rete چیست؟
خیلیها میگویند نرخ پرش یعنی این که کاربر صفحهای از سایت را باز کند و بدون باز کردن دیگر صفحهها از سایت شما برود.
این تعریف خیلی سطحی است و شما را دچار اشتباه میکند. تعریف درستش را الان قدم به قدم باهم پیدا میکنیم.
قبل از هر چیزی توجه کنید که وقتی از کلمۀ «نرخ» یا «Rate» استفاده میکنیم یعنی اندازهگیری یا محاسبه دو چیز نسبت به هم. مثل نرخ مشتریانی که وارد مغازه میشوند و خرید میکنند؛ این نرخ نسبت به تعداد کل مشتریانی که وارد مغازه میشوند حساب میشوند.
فرض بر این که امروز ۲ نفر وارد مغازه شدند و یکی از آنها خرید کرد یعنی نرخ فروش شما ۵۰ درصد است.
پس وقتی میگوییم «نرخ پرش» یعنی نسبت کاربرانی که از سایت شما پریدند :) نسبت به کل کاربرانی که وارد سایت شما شدند.
خب حالا ببینیم منظور از پرش یا بانس چیست.
پرش یا بانس چیست؟
اگر بانس را خیلی ساده کنیم یعنی کاربر وارد سایت شود و در ادامه کارهای مورد نظر ما را انجام ندهد.
در مثال مغازه ما به عنوان فروشنده دوست داریم مشتری وقتی وارد شد حرف بزند، سوال بپرسد و در نهایت خرید کند؛ اما در دنیای اینترنت تمام سایتها فروشگاه نیستند و هدف نهایی تمام صاحبان سایتها فروش کالا نیست.
ما به عنوان صاحب یا مدیر وبسایت دوست داریم وقتی کاربری وارد سایتمان شد کارهای مختلفی انجام دهد. کارهایی مثل:
- بازدید از صفحههای مختلفbounce یا پرش
- کلیک روی تبلیغات
- خرید
- نوشتن نظر زیر مقالات
- عضویت در سایت
- ارسال پیام یا درخواست پشتیبانی و مشاوره
- تماشای ویدیو
- دانلود فایل
اگر کاربری وارد سایت شود و هیچ تعاملی نداشته باشد یعنی یک پرش اتفاق افتاده است.
خب حالا ببینیم از نظر فنی بانس را چطور تشخیص میدهند و چطور حساب میکنند.
نرخ پرش (Bounce Rate) چطور حساب میشود؟
آسانترین راه فهمیدن نرخ پرش سایت از گوگل آنالیتیکس است.
گوگل آنالیتیکس برای این که نرخ پرش را حساب کند از دو مفهوم دیگر به نام سشن (session) و هیت (Hit) استفاده میکند. بیایید ببینیم داستان از چه قرار است و این دو مفهوم قرار است چه کمکی در محاسبه bounce rate بکنند.
سشن (session) چیست؟
منظور از Session در گوگل آنالیتیکس فعالیتهای کاربران در دوره زمانی کوتاه در وبسایت یا اپلیکیشن است.
هر کاربری که وارد سایت میشود، گوگل آنالیتیکس یک تایمر که به صورت پیشفرض روی ۳۰ دقیقه تنظیم شده است را روشن میکند. بعضی کارهای کاربر مثل رفتن به صفحههای دیگر این تایمر را تمدید یا ریست میکند؛ یعنی اگر از گوگل وارد صفحه مقالهای شدید تایمر ۳۰ دقیقهای روشن میشود. اگر خواندن مقاله ۱۰ دقیقه طول کشید یعنی ۲۰ دقیقه تا زمان انقضای سشن باقیمانده است.
اگر بعد از خواندن مقاله صفحه دیگری از همین سایت را باز کنید، تایمر سشن دوباره از ۳۰ دقیقه شروع میشود.
در تصویر زیر یک نمونه از سشن کاربری که خریدش ۲۰ دقیقه طول کشید را میبینید. آخرین عمل کاربر تکمیل خرید بود. ۳۰ دقیقه بعد از تکمیل خرید سشن ایجاد شده منقضی شد.
بازگشت کاربر بعد از انقضای سشن باعث ایجاد سشن دیگری میشود.
هیت (Hit) چیست؟
هیت هر کاری است که کاربر درسایت انجام میدهد و گوگل انالیتیکس آن را ثبت میکند
تمام کارهایی که در مثال قبل گفتیم یک نوع هیت یا به اصطلاح درخواست هستند. درخواستی که از طرف کاربر به سرور ارسال میشود.
گوگل آنالیتیکس کارهایی مثل باز کردن صفحه را به صورت خودکار دریافت و ثبت میکند اما کارهای دیگری مثل کلیک روی دکمه دانلود فایل را تشخیص نمیدهد؛ پس امکان دارد کاربر کارهایی را در سایت انجام دهد که گوگل آنالیتیکس آنها را به عنوان هیت حساب نکند و در نتیجه تأثیری هم روی زمان سشن نگذارد.
با این حساب دو گروه درخواست از طرف کاربر داریم:
- درخواستهایی که به عنوان تعامل کاربر حساب میشوند و سشن را تمدید میکنند (Interaction Hit)
- درخواستهای غیرتعاملی که تأثیری روی سشن ندارند (Non-Interaction Hit)
باز کردن هر صفحه از وبسایت درخواست تعاملی حساب میشود و به طور خودکار باعث تمدید سشن میشود؛
درخواستها یا کارهای دیگری که کاربر در وبسایت شما انجام میدهد را میتوانید به کمک گوگل تگ منیجر (Google Tag Manager) به آنالیتیکس ارسال کنید و تعیین کنید که این عمل یا درخواست کاربر تعاملی باشد یا غیر تعاملی.
به همین دلیل است که میگوییم استفاده از گوگل آنالیتیکس بدون تگ منیجر کمک زیادی نمیکند. با تگ منیجر میتوانید تعاملهای کاربر را طوری ثبت کنید که نرخ پرش واقعیتر باشد.
برای مثال تعیین کنید که پر کردن فرم عضویت، ثبت ایمیل در خبرنامه یا کلیک روی عکس محصول به عنوان تعامل ثبت شود. از آن مهمتر، با ثبت چنین تعاملهایی در تگ منیجر میتوانید رصد کنید چه نوع تعاملهایی بیشتر یا کمتر اتفاق میافتد.
با داشتن این اطلاعات میتوانید نقاط ضعف و قوت سایت یا محتوای خود را پیدا کنید.
اینطوری همیشه یک قدم از رقبایی که فقط به فکر افزایش بازدید هستند جلوتر هستید.
برگردیم به تعریف پرش:
با در نظر گرفتن دو مفهوم سشن و هیت که توضیح دادیم، میتوان پرش را اینطور تعریف کرد:
پرش یا بانس یعنی سشنی که فقط یک هیت دارد.
و Bounce rate یا نرخ پرش را اینطور تعریف میکنیم:
«نسبت سشنهای تک هیت به کل سشنهای وبسایت در یک دوره زمانی»
براساس این تعریف تمام مثالهای زیر پرش حساب میشود:
- باز کردن سایت از نتایج جستجو در گوگل و بازگشت به نتایج جستجو بعد از چند ثانیه
- باز کردن یک صفحه از سایتی با وارد کردن مستقیم آدرس و بستن آن بعد از چند دقیقه
- باز کردن سایت از نتایج جستجو در گوگل و ماندن در همان صفحه تا ۳۵ دقیقه (با فرض این که زمان سشن روی ۳۰ دقیقه تنظیم شده است)
حالتهای دیگری هم میتوان برای بانس مثال زد اما فقط موضوع را پیچیدهتر میکند.
پس با این تعاریف اگر در ۲۴ ساعت گذشته ۱۰۰ کاربر به وبسایت شما وارد شوند و ۲۰ نفر از آنها فقط چند ثانیه به صفحه اصلی نگاه کنند بعد سایت را ببندند یعنی نرخ پرش سایت شما در ۲۴ ساعت گذشته ۲۰ درصد است.
اگر با گزارشهای گوگل آنالیتیکس آشنا باشید حتماً شاخصی به نام نرخ خروج (Exit Rate) را دیدهاید. به دلیل شباهت زیاد نرخ پرش و خروج، خیلی کوتاه تفاوت این دو را توضیح میدهیم.
نرخ خروج چه تفاوتی با نرخ پرش دارد؟
برای درک آسانتر نرخ خروج پاساژی را فرض کنید که مغازههای زیادی دارد. هرکسی که وارد پاساژ شود در نهایت از پاساژ خارج خواهد شد.
اما این که آخر از همه به کدام مغازه میروید و بعد از آن کلاً پاساژ را ترک میکنید اهمیت دارد. هر مغازهای که کالاهای خوبی دارد، تخفیف خوبی هم زده و خرید هم کنید حتماً باعث میشود به مغازه بعدی و بعدی سر بزنید. اما مغازههایی که نه کالاهای درست و حسابی نه فروشنده خوش اخلاقی دارند باعث میشوند از ادامه خرید منصرف شوید.
هر وبسایتی که باز میکنید و به صفحههای مختلفش سر میزنید بالاخره از آن خارج میشوید اما این که از چه صفحهای وبسایت را ترک میکنید اهمیت دارد.
شاخص نرخ خروج دقیقاً می خواهد این آخرین صفحه بازدید شده را مشخص کند.
نرخ خروج به ازای کل بازدیدها و برای هر صفحه حساب میشود.
نرخ خروج نسبت بازدیدهایی که آخرین در سشن بودند به کل بازدیدها است.
اگر دو کاربر وارد سایت شوند و یکی از همان صفحه اصلی سایت را ترک کند اما دیگری به بازدیدش از بقیه بخشهای سایت ادامه دهد؛ یعنی نرخ خروج و پرش صفحه اصلی ۵۰ درصد است. چون آخرین بازدید کاربر از صفحه اصلی بود و در سشن ایجاد شده هم فقط یک هیت یعنی همان بازدید وجود داشت.
معمولاً فاکتورهای مشترکی روی نرخ پرش و نرخ خروج تاثیر میگذارند. البته در ادامه توضیح دادیم که بررسی نرخ پرش به تنهایی کار اشتباهی است.
چه فاکتورهایی مستقیم روی نرخ پرش تأثیر میگذارند؟
تا اینجا فهمیدیم که نرخ پرش شاخص محکم و قابل اعتمادی نیست. چون به راحتی قابل دستکاری است.
فاکتورهای زیر مستقیم روی نرخ پرش تاثیر میگذارند:
- زمان سشن که در گوگل آنالیتیکس تنظیم شده است (بین ۱ دقیقه تا ۴ ساعت)
- تعاملی یا غیرتعاملی تنظیم کردن هیتها و رفتار کاربر در وبسایت.
برای مثال، میتوانید زمان سشن را روی ۴ ساعت تنظیم کنید و سادهترین کارها و درخواستهای کاربر مثل اسکرول صفحه یا حتی حرکت موس را به عنوان هیت تعاملی تنظیم کنید. اینطوری نرخ پرش در حد صفر کم میشود و در واقع با چنین کاری شاخص را خراب میکنید!
انجام چنین کارهایی اشتباه است و هیچ کمکی هم به سئو، جذب بازدیدکننده یا تحلیل وبسایت شما نمیکند.
شاید تا الان فکر میکردید نرخ پرش مستقیماً روی رتبهبندی وبسایت در نتایج گوگل تاثیر میگذارد. اما در ادامه با دلیل میگوییم که این باور اشتباه است.
نرخ پرش چه تأثیری روی سئو دارد؟
در یک کلام، نرخ پرش هیچ تأثیری روی رتبه سایت شما در نتایج گوگل ندارد. اگر هنوز باور ندارید پس دلایل این حرف را مرور کنیم.
۱. گوگل خیلی صریح تأثیر نداشتن نرخ پرش را تایید کرده است
مهندسان و مدیران گوگل شامل Matt Cutts، Gary Illyes و john mueller در جوابهایی که به کاربران در توییتر دادهاند یا در کنفرانسها بارها تأکید کردهاند که از اطلاعات گوگل آنالیتیکس و نرخ پرش وبسایتها به عنوان فاکتوری برای رتبهبندی استفاده نمیشود.
۲. نرخ پرش یک شاخص قابل دستکاری و ضعیف است
درباره دستکاری نرخ پرش در گوگل آنالیتیکس توضیح دادیم. از طرف دیگر، وابسته بودن نرخ پرش به مفهوم سشن که خودش متریک دقیقی نیست باعث میشود که در کل این شاخص قابل اتکا و اعتماد نباشد.
به علاوه، تکنیکهای کلاه سیاه وجود دارد که با آنها میتوان بازدید و تعامل مصنوعی ایجاد کرد. پس مطمئن باشید الگوریتم گوگل از چنین فاکتور ضعیفی استفاده نمیکند.
پس نرخ پرش به چه درد میخورد؟
نرخ پرش فقط شاخصی برای تحلیل میزان تعامل کاربران است.
با نرخ پرش میخواهیم بدانیم چه درصدی از کاربران وقتی به وبسایت ما وارد میشوند، کارهای مورد نظرمان را انجام میدهند. چه درصدی از کاربران دیگر مقالات پیشنهادی را میخوانند؟ در سایت عضو میشوند؟ از محصولات مختلف بازدید میکنند؟ روی عکسهای گالری کلیک میکنند و ...
در نظر گرفتن درصد نرخ پرش وبسایت به تنهایی نه تنها هیچ کمکی نمیکند، بلکه باعث گمراهی در تحلیلها و اشتباه در برنامهریزی میشود. باید نرخ پرش را از زوایای مختلف و در کنار دیگر شاخصها بررسی کرد و در کنارش نوع وبسایت، نوع صفحه، موضوع محتوا، محصولات و ... را در نظر بگیرید.
مثالهای زیر را ببینید:
اگر یک مجله خبری دارید، بالا بودن نرخ پرش صفحه اصلی یعنی محتوای شما برای کاربران جذابیت ندارد. کاربران بعد از نگاهی به صفحه اصلی منصرف میشوند و از سایت خارج میشوند.
اگر نرخ پرش ورودی از بعضی کانالها (مثل اینستاگرام) بالا است یعنی محتوای شما تناسبی با کاربران جذب شده از این کانال ندارد.
اگر وبسایت شما صفحههای زیادی برای برطرف کردن نیازهای فوری کاربران مثل شماره تلفن پزشکها، آدرس رستورانها و ... دارد، بالا بودن نرخ پرش طبیعی است. چون کاربر بعد از باز کردن صفحه به هدفش رسید و صفحه را میبندد.
البته در این مثال آخر یک وبمستر باهوش میتواند کاربر را وادار کند برای رسیدن به هدفش کلیک کند. مثل کلیک برای نمایش کامل شماره تلفن. با این کار نرخ پرش واقعیتر میشود.
نرخ پرش در چه حدی خوب است؟
آمارها و تخمینهای زیادی درباره میزان نرخ پرش نرمال در وبسایتها و کسبوکارهای مختلف منتشر شده است. راستش را بخواهید هیچکدام از این تخمینها نباید مبنایی برای تحلیل وبسایت خودتان باشد.
در کل نرخ پرش صفحههای وبسایت باید کم باشد اما نه به هر قیمتی!
اگر نرخ پرش تمام صفحههای سایت شما بیش از حد انتظار است، باید برای کاهش آن کاری کنید. کار شما هم این است که دلایل احتمالی پرش کاربر را بررسی و اصلاح کنید.
- اول ببینید چرا کاربرها علاقهای به محتوا یا محصول شما ندارد.
اگر مشکل از محتوا است پس استراتژی محتوا را اصلاح و بهینه کنید. اگر بدون استراتژی محتوا شروع به انتشار محتوا کردید پس حتماً در اولین فرصت استراتژی سایت خود را بنویسید و هدفمند کار کنید.
- بعد طراحی و ساختار صفحهها را بررسی کنید.
آیا لینکها و منوهای سایت شما به خوبی کاربر را به بخشهای دیگر هدایت میکنند؟ حتماً میدانید که لینکسازی داخلی وبسایت فقط برای سئو انجام نمیشود؛ لینکهای شما باید متناسب با نیاز کاربرهای حاضر در هر صفحه باشد.
- سپس چک کنید که رابط کاربری (UI) وبسایت خوب طراحی شده است؟
رابط کاربری ظاهر سایت شماست؛ هرچه این رابط کاربری جذابتر و بهتر طراحی شده باشد باعث تعامل بیشتر میشود.
- و در آخر پیشنهادهایی که به کاربر میدهید متناسب با نیاز کاربر است؟
تناسب داشتن نیاز کاربر با محتوا یا محصولی که تبلیغ میکنید اهمیت خیلی زیادی دارد. اگر کاربران را با یک تبلیغ گمراهکننده به وبسایت بکشانید، اما چیزی که کاربر انتظارش را ندارد ارائه کنید، معلوم است که به سرعت سایت شما را ترک میکند.